تاریخچه پرچم ایران جاویدان
ღღ به نیلوفرانه خوش آمدید ღღ

 

به نام دادار هستي بخش

پيشينه پرچم هزاران ساله ايران زمين

به خشنودي كورش بزرگ

 

آنگاه كه مردماني داراي بيرق

- ارتش و پادشاه و نماينده مي شوند ميتوان گفت كه آن زمان نقطه آغاز تمدن آن كشور است .

پرفسور آرتور كريستنسن

سرآغاز پيدايش تمدن ايران زمين

( ايرانشهر ائيرينه ائيرينه وئيجه )

كلمه آريا در فارسي باستان و سانسكريت ايري و در اوستا ائيريه ناميده مي شود

كنوني نيز برگفته شده از ائيرينه است كه در چم

. خود كلمه ائيريه در چم نجيب و شريف است . نام ايران( معني ) سرزمين آريايها گفته مي شود . مهم ترين اقوام آريايي به شرح زير بوده اند :

آتروپاتان

( آذربايجان كنوني ) , سوزيانا ( خوزستان ) , كردستان (مادها ) سمرقند , بخارا , تاجيكستان و . . .

مساحت سرزمين هاي نژاد ايراني با احتساب تاجيكستان

گذشته نه چندان دور با بي ليقاتي حكام وقت از دست رفت

, افغانستان , قفقاز و ايران در حدود دو ميليون ششصد هزار كيلومتر است . كه در. كه اميد داريم آيندگان با درايت و تقويت نيروي ايراني همه آنان را پس بگيرند .

مورخين آغاز مهاجرت آرياها به ايران را در حدود هفت هزار سال پيش دانسته اند

در هند

وطتنان ما امروزه در هند ساكن شده اند

ترك وطن گشتند

در كتابهاي ديني ايران باستان پيدايش نخستين انسان را در ايران دانسته اند

باستان كيومرث را نخستين انسان دانسته اند

شده اند

اهورامزدا را دريافت كرد و از او ممالك آريايي پديد آمد

. اين قوم دسته اي از اقوام هند و اروپايي هستند كه امروزه, آلمان , يونان , روم و . . . ساكن هستند . قمستي كه در ايران ساكن شدند امروزه ايرانيان را تشكيل مي دهند و قمستي ديگر از هم. زيرا پس از يورش تازيان به ايران و گرفتن خراج ها سنگين و تحت فشار بودن ديني , آنان مجبور به.. به عباريتي ديگر جايگاه اديان كنوني جهان ايران است . ايرانيان. سپس اين باور به اسلام و ديگر اديان كشانده شده و به نامهاي ديگر مانند آدم و حوا معرفي. در فروردين يشت بند هفتاد و هشت كيه مرتن كه د رفارسي كيومرث خوانده مي شود آمده است . نخستين كسي است كه منش. در بندهش نيز آمده است كه نخستين بشر كه اهورامزدا او را بيافريد كيومرث است .

در كتابهاي ايران باستان آمده است كيومرث مدت سي سال در كوهساران زندگي نمود و بهنگام مرگ از صلب او نطفه اي فرو ريخت

خاك افتاد و پس از چهل سال ساقه اي روئيد و از آن درخت دو انسان پديد آمد

خواهيم رفت نيز از همين نوشته هاي ديني ايراني است

سرزمينهاي ايران كيومرث است

. نطفه به. اعتقاد كنوني ايرانيان كه از خاك بر آمده ايم و بر خاك. فردوسي بزرگ نيز بر اين باور بوده است كه نخستين انسان و نخستين پادشاه. به جرات مي توان گفت كه ايران مهد و ريشه همه اديان جهان است . باورهاي يكتاپرستي , پيدايش انسان ,

جهان آخرت

, كردار نيك , گفتار نيك , پندار نيك و . . . همه شواهد امروزي حاكي از آن است كه ايران نخستين جايگاه اديان جهان است .

به هر روي سخن را به پيدايش بيرق ايران سوق ميدهيم

. نخستين پيدايش پرچم در سرزمينهاي ايراني .

مفهوم بيرق و هدف از تشكيل آن

بيرق يا پرچم يا درفش يك كشور به علامتي گفته مي شود كه نشان از مظهر تمدن و مليت آن كشور دارد

پادشاه هر كشوري در لشگر كشي ها استفاده مي شده است

در پيشينه فرهنگي آن كشور دارد

كشور است

. بيرق عموما توسط فرمانده قوا يا. پرچم هر كشوري جهت رمز اتحاد بين مردمان آن كشور است كه ريشه آن كاملا. اين نشان برگفته شده از باورها , عقايد , آداب و رسوم نياكان آن كشور , هويت و روحيه ملي مردمان آن.

واژه درفش در گذر تاريخ

:

پيش از اسلام

اوايل اسلام

در زمان مغول

در زمان قاجار

در زمان پهلوي

پرچم ايران در زمان شاهنشاهي پيشدادي و كياني

درفش شكوهمند و سرفراز كاوياني

درفش كاوياني بيگمان يكي از پرارزشترين پرچمهاي جهان است كه از روز آفرينش آدمي و خوي شهريگري

است

سراسر جهان يافت نميشود

*

به پا خواست، فراهم آمده است

(تمدن) گرفتن، بر افراشته شده. زيرا اين پرچم چندين برتري به همه پرچمهاي جهان دارد و فرادادهايي (امتيازاتي) كه در آن است در هيچيك از ديگر پرچمها در.اين پرچم از دل توده هاي مردم بيرون آمده و از يك پيشبند چرمي آهنگري دلاور كه براي درهم كوبيدن ستم و شكنجه بيدادگران تازي

*

اين پرچم مردمي است و بدست مردم ساده ولي دلير كوچه و خيابان درست شده و پرچم رسمي كشور بشمار آمده و پذيرفته گشته است.

ولي همه پرچمهاي ديگر جهان پيماني

جايي كه من بياد مي آورم هيچ پرچمي در جهان با رأي مردم و همه پرسي برپا نشده است

(قراردادي) ميباشند كه از سوي گردانندگان كشور ساخته و پرداخته و به مردم پذيرانده شده اند. تا. ازين رو كمتر خواسته مردم در آنها نمايان است.

ولي درفش كاوياني بدست مردم ساخته شده و از ميان آنها بيرون آمده است

*

درونمايه

چرخش درآمد

هر كشوري پس از گزينش پرچم براي رنگها و نشانه هاي آن درونمايه هايي برگزيده است. ولي درفش كاوياني هنگام برافراشته شدن همه(معنا و محتوا) خود را بهمراه داشت؛ زيرا در پيكار با دشمن خونخوار و براي سرنگوني او پيشاپيش مردم به پا خواسته به جنبش و

*

اين پرچم براي آزادي ايران زمين از دست بيگانگان چيره برآن از دل توده هاي به خروش آمده برپا گرديد

*

*

پس در جهان هيچ پرچمي را نميتوان يافت كه اينهمه فراداد، بويژه فراداد نبرد با اهريمن و سركوبي بيدادگري و رهايي كشور ازدست دشمن

اين پرچم كهن ترين پرچم جهاني ميباشد و به دست ايرانيان عامه برافراشته شده است...

همه را با هم داشته باشد

*

*

.نشان غرور و سربلندي ملت ايران در ميان يونانيان و روميان و ملتهاي باستاني آن روزگار دارد .نماد سپاس از گذشتگان كشورمان است و ترجيح ندادن هيچ فرهنگي را به فرهنگ كهن نياكانمان

*

يكپارچگي و اتحاد اقوام مختلف و كهن ايراني و ايجاد يك امپراتوري قدرتمند در برابر استكبار جهاني است

*

تنديس و نماد شش هزار سال پادشاهي ايران و شكوه ارتش شاهنشاهي ايران در جهان است

تاريخ نويسان در باره درفش كاوياني چه مينويسند؟

تاريخ طبري مينويسد كه درفش كاوياني از پوست شير بود و پادشاهان آنرا به زيب و زيور بياراستند و زر و سيم و گوهر بر آن پوشاندند، آنرا

"

اختر كاويان

مسعودي در

است هر ارش از نوك انگشت تا آرنج دست

در

ميبستند و كاوه آهنگر آنرا بر سر نيزه كرد و به نبرد با ضحاك پرداخت

استاد

شاهنامه فردوسي چنين برمي آيد كه درفش كاوياني تكه چرمي پاره چهارگوشي بوده كه بر بالاي يك نيزه آويخته شده و نوك نيزه از پشت آن

بسوي بالا نمودار بوده ست

داشته است كه در هسته آن دايره كوچكي ديده ميشود و دربالاي آن همين دايره به چشم ميخورد

رنگهاي گوناگون سرخ و زرد و بنفش آويخته شده است كه در نوك آنها گوهرهاي ناب آويزان ميباشند

" نيز مينامند كه جز در كارهاي بزرگ نمي آورند و جز براي شاهزاده اي كه به كارهاي بزرگ فرستاده ميشد، بر نمي افراشتند" مروج الذهب " آنرا از پوست پلنگ ميداند كه بر چوبهاي بلند مي آويختند. او درازيش را دوازده و پهنايش را هشت ارش نوشته" برهان قاطع " و " فرهنگ جهانگيري" آمده است كه درفش كاوياني چرمي از پوست پلنگ يا ببر بوده كه آهنگران هنگام كار بر ميان" اسكارمن" مينويسد كه از سنجش سه بن مايه به دست آمده، تخته سنگ كنده كاري شده پمپيي، سكه هاي دودمان " فرته كاره " و. بر روي اين چرم آراسته به پرنيان و ابريشم وگوهرهاي ناب، ستاره اي ميدرخشيده است. اين درفش چهار پره. در بخش پاييني چرم، چهار رشته نوار به.

در نمايشگاه باستاني لوور پاريس در بخش ايران كاسه هايي يافت ميشوند كه در ته آن درفش كاوياني كشيده شده و بر روي آنها نوشته شده

است

درفش كاوياني را با احتساب نخستين شاهنشاهي ايراني ( پيشدادي و كياني ) در همين حدود دانسته است .

ميان سپاه كاوياني درفش

به پيش اندرون تيغهاي بنفش

درفش شاهنشاه با بوق و كوس

پديد آمد و شد زمين آبنوس

يكي زرد خورشيد پيكر درفش

سرش ماه زرين غلافش بنفش

منابع ديني ايران درباره درفش ملي

:

در كتابهاي ديني ايران باستان كه قدمتش به بيش از سه هزار سال مي رسد آمده است

*

:فروهرهاي نيك تواناي پاك مقدس را مي ستاييم كه لشگر بيشمار بيارايند و سلاح به كمر بسته با درفشهاي برافراشته درخشان خود . (

ايضا در كرده بيست و نه

*

سنگ فراخ و با درفشهاي پهن با درفش هاي برافراشته با درفشهاي گشوده و سرافراز براي مقاومت كردن در برابر راهزنان ويران كننده و

هولناك مي شود

*

ممالك ايران لشگر دشمن داخل نشود نه سيل نه زهر و نه گردونه هاي دشمن و نه بيرقهاي برافراشته

)فروهر هاي پاكدين سام گرشاسب گيسوان دارنده مسلح به گرز را مي ستاييم . او را كه براي مقاومت در برابر دشمنان بازوان قوي دارد و با. ( همان يشت بند صد و سي و نه )پس اهوره مزده گفت اگر مردمان بهرام اهورا را چنان كه شايسته است نيايش كنند بر طبق بهترين راستي بجاي آورده شده هر آئينه به. . . ( بهرام يشت )

درفش كاوياني چگونه برپا گرديد؟

فردوسي توسي استاد سخن و قهرمان سترگ پيكارجوي تاريخ ايران كه با قلم منش زخم خورده ايرانيان را مرهم نهاد و درمان كرد و آنها را به

منش از دست رفته شان آگاه نمود و به خويشتن خويش برگرداند، از درفش كاوياني بارها از

" اختر كاوياني" ياد كرده است و در برپا خيزي "

كاوه آهنگر

" چگونگي درست شدن آنرا بازگو ميكند كه چنين است .

پس از آنكه كاوه آهنگر در بارگاه ضحاك ماردوش، به بزرگان بيخرد پيرامون ضحاك ميتازد و نامه اي را كه آنها براي اين خونخوار بيدادگر

دستينه

ميرود و به ميان توده هاي به خشم آمده ميدود و با پاره كردن پيشبند چرمين خود و بر نيزه كردن آن، پيكاري سهمگين و دشمن كوب را پي

ميريزد كه در اين باره فردوسي بزرگ چنين ميسرايد

(امضا) كرده و او را مردي نيكوكار، نيك سرشت، برجسته و مردمدار شناسانده بودند، از هم ميدرد، همراه فرزندش از بارگاه بيرون.

چو كاوه برون شد ز درگاه شاه

www.ariarman.com

بر او انجمن گشت بازارگاه

همي بر خروشيد و فرياد خواند

جهان را سراسر سوي داد خواند

از آن چرم كاهنگران پشت پاي

بپوشند هنگام زخم دراي

همان كاوه آن بر سر نيزه كرد

همانگه ز بازاز برخواست كرد

كاوه بسوي فريدون مي شتابد و او را مي يابد و به ياري مردم او را پادشاه ايران زمين مي خوانند

كاوياني كه برسر نيزه به جنبش درآورده بودند به همراه مردم پر خروش بر اريكه شاهنشاهي ايران نشست سپس مردمان وي غوته ور در زر

وسيم گوهري تابناك ميكند

بدانست خود كه فريدون كجاست

سراندر كشيد و همي رفت راست

بيامد به درگاه سالارنو

بديدنش آنجا و برخاست غو

چو آن پوست بر نيزه برديد كي

به نيكي يكي اختر افكند پي

بياراست آنرا به ديباي روم

ز گوهر بر و پيكر و زرش بوم

فروهشت زو سرخ و زرد و بنفش

همي خواندش كاوياني درفش

اسدي توسي نيز مي گويد

. از اينرو فريدون با رايزني مردم با درفش:

چو برزد سر از كه درفش بنفش

.com

مه نوش شدش ماه روي درفش

و ايضا

:

يكي شير پيكر درفش بنفش

بدادش همه زر غلاف درفش

اين چرم بي ارزش پيشبند آهنگري، بدينگونه برجسته ترين و بزرگترين پديده فروزاني مي گيرد كه بر تارك مينشيند و پرتو مي افشاند

از آن پس هر پادشاهي كه به تخت مينشيند و تاج شاهي بر سر مينهد به آن سوگند ياد ميكند و بر پهنه آن زر و گوهر مي افشاند و بر آن ارج

بيكران مينهد و آنرا ميستايد و بر فراز سر ي افرازد و آنرا نماد شكوهمند آزادي و يكپارجگي و نيرومندي كشور بشمار مي آورد

از آن پس هرآنكس كه بگرفت گاه

به شاهي به سر بر نهادي كلاه

برآن بي بها چرم آهنگران

برآويختي نو به نو گوهران

ز ديباي پرمايه و پرنيان

بر آنگونه گشت اختر كاويان

كه اندر شب تيره، خورشيد بود

جهان را ازو دل پر اميد ود

بگشت اندرين نيز چندي جهان

همي بودني داشت اندر نهان

مفهوم رنگهاي درفش كاوياني

بررسيها و پژوهشگرهاي گسترده نشان ميدهد كه درفش كاوياني چرم پاره چهارگوشي بوده كه بر بالاي يك نيزه كه نوك آن از پشت نمايان

بود، آويزان ميشده است

اختر ديگري يافت ميشد كه چنبره كوچكي بود

بدينگونه در درفش كاوياني دو ستاره در ميان و بخش بالايي يافت ميشده است

تا پنج تا ميرسيد، آويزان بوده است كه به زر و سيم و گوهرهاي تابناك و ناب زيوربندي شده بودند

چهارگوش به سه رنگ سرخ و زرد و بنفش آراسته بودند

فردوسي برگزيدن اين سه رنگ را از آن فريدون ميداند كه خود درفش كاوياني را نيز به زيور و ديباي رومي و ابريشم و پرنيان نيز آذين بندي

نمود كه در همين باره سراييده است

فروهشت ازو سرخ و زرد و بنفش

همي خواندش كاوياني درفش

. رشته هاي آويزان شده بخش زيرين چرم

. . .

هوا شد بسان پرند درفش

ز تابيدن سرخ و زرد و بنفش

درونمايه رنگهاي درفش سرفراز كاوياني چيست؟

رنگ سرخ

رنگ سرخ رنگ روز

به ياري و كوششهاي اوست كه زمين ازريزش باران بهره مند و كشتزارها و مرغزارها سيراب و سبز و خرم ميشوند

توانايي، خروش و جوشش، پايداري براي پاسداري و نگهباني از مرز و بوم است

اين رنگ بر روي پرچم كنوني كه در زمان قاجاريه با دو رنگ ديگر سپيد و سبز كه نشانه خانواده بني اميه و بني هاشم ميباشد، ديده ميشود

" تير" سومين روز هفته ايرانيان باستان است كه امروز به آن "چهارشنبه" ميگويند. " تير" نام فرشته باران نيز ميباشد و. اين رنگ نماد شكوه و

رنگ زرد

رنگ زرد رنگ روز

تابناك

روشنايي است

" مهر" پايان هفته است كه امروز به آن " يكشنبه" ميگويند. اين روز نام فروغ و روشنايي را با خود دارد، زيرا زادروز " مهر" ميباشد. اين رنگ نشان پاكي و نيكخواهي، نمايانگر فر و بزرگي، روشنگر گران منشي و سروري و بازگو گر درخشندگي، فروزش و

رنگ بنفش

رنگ بنفش رنگ

با دشمن و پيكار در راه آزادي كشور و نگهباني از يكپارچگي و شكوه آن است

درفش كاوياني كه نماد فر و شكوه آزادي سربلندي و بزرگي ايران زمين بود بدبختانه در هزار و چهارسد سال پيش در تازش تازيان به ايران از

دست رستم فرخزاد سپهسالار ارتش ايران بر زمين افتاد و ديگر برافاشته نشد و اين اندوه بر دل افسرده ايران پرستان همچنان برجا ماند

امروز بسياري آنرا به دست فراموشي سپرده اند گروهي از آن ياد نمي آورند، دسته اي آنرا نميشناسند، برخي بي انگار مانده اند

سخت دردآور و تلخ و رنج دهنده اند

درباره سرنگوني درفش كاوياني و ارزش آن بلعمي

چون مسلمانان خزينه ملوك عجم غارت كردند، آن درفش پيش عمرابن الخطاب بماند

... كه همه اينها(ترجمه تاريخ تبري رويه ٣٠ ) مينويسد. پس فرمود تا آن گوهرها بگشادند و آن پوست .

بسوختند

طبري در

به تاراج گرفت و ديگر تازيان آنرا به سي هزار درهم خريدند تا پاره پاره كنند و به فروش برسانند

درهم بود

" تاريخ طبري" رويه ١۶٠٠ تا ١۶٠٣ پوشينه چهارم مينويسد كه در جنگ قادسيه ضررين الخطاب، درفش كاوياني را از ايرانيان. بهاي درفش كاوياني هزار هزار و دويست هزار.

مسعودي

(مروج الذهب و معادل الجوهر رويه ٨٢ و ٨٣ ) مينويسد :

تا زمان يزدگرد سوم آنرا با رستم فرخزاد به سال

فهري افتاد و به در هزار هزار دينار تقويم شد

ثعالبي

١۶ هجري براي جنگ به قادسيه فرستاد و رستم كشته شد، درفش بدست ضررين الخطاب. بقولي تصرف درفش بروز فتح مدائن و بقولي به روز فتح نهاوند در سال ١۶ يا ٢٠ هجري بود(غرر اخبار ملوك الفرس، رويه ٣٢ تا ٣٩ ) مينويسد .

درفش كاوه پس از پيروزي فريدون به زر و گوهر آراسته شد، علم مقدس ايران بود تا در جگ قادسيه بدست تازيان از قبيله نخع افتاد

وقاص آنرا جزو ذخاير و جواهر يزدگرد نزد عمرابن الخطاب فرستاد

ميان مسلمانان تقسيم كردند

. سعدابن. عمر امر كرد كه آنرا از چوبه برگرفتند و خود درفش را پاره پاره كرد و در.

نيازي به گفتن نيست كه تازيان چه كشتاري از ايرانيان كردند و با آوردن فرهنگ بياباني خود به سرزمين مهر و مردمي و نيكي و نيكخواهي،

چه زشتي و بدبختي و تبهكاريهايي كه نيافريدند و چگونه روزگار ايران و ايراني را سياه كردند، به گونه اي كه پس از هزارو چهارسد سال هنوز

نتوانسته ايم از چنگ اين خرافات سياه و از چنگ تازيان و تازي زادگان رهايي يابيم

شكوهمند ايران نيز به زير زبانه هاي آتش فرو رفت و به خاكستر نشست

. با فرو افتادن درفش كاوياني و سوزانده شدن آن، گذشته.

امروز روزي است كه اين درفش سرفرازي كه هزار و چهارسد سال است سرنگون شده و با فرو افتادن خود، بدبختي و سيه روزي براي مرم و

كشور ما آفريده شده است، دوباره برپا گردد تا فرخندگي و بزرگي و گران منشي از دست رفته دوباره به چنگ آيد

اميدواريم همه ايران پرستان به ياري برخيزند و براي دوباره زنده كردن دلاوريها و جانباختگان راه ايران زمين نيرو و توانايي مردمي و. به اميد اين روز بزرگ

برافراشتن شدن دگر بار درفش كاوياني توسط فردوسي بزرگ

شد درفش كاوياني باز برپا تا كشيد

اين سوار پارسي

آنچه گفت اندر اوستا زرتشت و آنچه

اردشير پاپكان تا يزدگرد به آفرين

زنده كرد آنجمله فردوسي به الفاظ دري

اين است كرداري شگرف

شادروان ملك الشعراي بهار

( فردوسي ) رخش فصاحت زير زيناين است گفتاري متين

پرچم در زمان شاهنشاهي و امپراتوري هخامنشي

به گفته هرودوت و گزنفون ارتش ايران در زمان كورش بزرگ و داريوش بزرگ داراي نشانهاي برافراشته اي بودند كه در راس سپاه قرار مي

گرفته است

خورشيد گرفت و خشيارشا از اين علامت برافروخته شد و موبدان و مردان ديني را صدا نمود و از آنان تعبير اين كار را خواست

موبدان گرفته شدن خورشيد را علامتي بدهنگام براي يونانيان ناميدند

*

است

جشنهاي ملي ايران به احتزاز در مي آمده است

*

. هرودوت مي نويسد زماني كه خشيارشا بزرگ به انديشه انتقام از يونانيان افتاد و راهي آنجا شد در راه در نزديكي هلسپونت. پيشگويان و. پس او به عزمي راسخ تر روانه يونان شد .گزنفون در كتاب آناباسيس خود اشاره نموده است كه درفش شاهنشاه ايران عقابي زرين با بالهاي گشوده است كه بر نوك نيزه قرار گرفته. به گفته مورخين اين درفش از طلا ساخته شده بوده و بر سر نيزه اي بلند واقع گشته است كه در نبردهاي ايران با كشورهاي ديگر و در.زوناراس مورخ نامدار قرن دوازه ميلادي بيرق ايران در دوره پيش از كورش بزرگ را ماه و عقابي كه خورشيد برابر او بوده ذكر كرده است .

بعدها در دوره شاهنشاهي جهاني هخامنشي خورشيد و شير از نمادهاي قدرت و شكوه و بزرگي ملت ايران مي گردد

خورشيد را نماد شكوه و نوراني بودن شاهنشاهي ايران دانسته است

جمشيد شير نماد ايران و گاو يا حيوانات ديگر نماد كشورهاي ديگر است

زمستان و آمدن بهار دارد كه زياد منطقي به نظر نمي آيد

. "كنت كورس" نيز بر. شير نيز از ديگر نماد هاي ملي ما است . بنا به سنگ نگاره هاي تخت. عده اي نيز بر اين باور هستند كه شير نشان از به پايان رسيدن.

نيكوخواهانه نياكان سربلندمان، گذشتها و رادمرديها و مهربانيها و مهرورزيهاي بزرگان و بهمنشان نيك نژاد و تباران والاگوهرمان و سرانجام

براي سرداران دلير و سپهسالاران جانباز آريايي كه از مرز و بوم مهر و اهورا پاسداري نموده و در اين راه گاه جان باخته اند، نماد شكوهمندشان

را كه به آن سرفراز و خوشبخت بودند و بدست تازيان بدكيش واژگون شده است، از نو برافرازند

در اين راه جوانان بايد پيشگام شوند و درفش كاوياني بايد بر دوش دختران و پسران جوان برافراشته گردد

سرنگوني درفش كاوياني به دست تازيان بربر

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: